خنده های زهرا برفی
زهرا خانم اولش که به دنیا اومد تو خواب باگوشه لبش ملیح می خندید . بعدا که حدود یک ماهش شد تو بیداری همون لبخند رو به لب داشت . کم کم گاهی اوقات تو خواب کر کر می خندید و گاهی اوقات این خنده هاش تا یک دقیقه طول می کشید. الان بعضی وقتا تو بیداری هم بلند بلند می خنده . امیدوارم بتونیم ازش فیلم بگیریم و براتون بذاریم.
فعلا عکسهای زهرا برفی رو می گذارم. زهرا جون تو 84مین روز زندگیش برف رو تجربه کرد. تجربه ای به شدت سرد و سوزناک . اونایی که پارک اطراف خونمون رو توی فصلهای دیگه پر درخت دیدن حالا این درختهای خشک و بی برگ پوشیده از برف رو ببینن. اینا همونان .
برای دیدن عکسها در اندازه اصلی روی آنها کلیک کنید.
تعجب زهرا برفی از اینهمه برف
زهرا برفی در آغوش مامانی
زهرا برفی تو دست بابایی کنار ماشینمون