مهارت های زهرا
به نام خدا
سلام به همه دوستان
زهرا خانم ما حسابی داره بزرگ میشه. البته نه از نظر جثه بلکه از نظر کارها و حرکات. خیلی راحت میشه گفت که هر روز با دیروزش فرق داره و در طی روز چیزای جدید یاد می گیره. الان کامل سینه خیز می کنه البنه شاید جدود یه ماه بشه که این کار رو انجام میده. کامل میشینه دیگه نمی افته. یادم نیست دقیقا کی شروع به نشستن کرد ولی الان دیگه صاف و راست می شینه. خیلی راحت از روی موانعی که سر راهش باشه رد میشه و میره مثلا خودش رو از روی پای من رد میکنه و میره. می تونه از حالت نشسته بخوابه. ( قبلا بعضی وقت ها که می خواستیم از جاش تکون نخوره می نشوندیمش ولی الان تا می شونیش خودش سریع می خوابه) این کار رو یه هفته است که انجام میده دقیقا تو یه روز یاد گرفت اول صبح خودش رو پرت میکرو ولی تا آخر شب خودشو نرم می انداخت پایین صداهایی که در میاره پیچیده نر شده. به همه جای خونه سر می کشه می بینی اینجاست یه کم بعد سر از یه جای دیگه در میاره . زیر قالی ها رو میگرده به حرکت مورچه ها توجه می کنه و هر آشغالی که روی زمین ببینه بلند می کنه بعنی داره مهارت های جزکات ظزیفش شکل می گیره. غذاخوردنمون هم که معلوم نیست چی می خوریم چون به محض اینکه سینی غذا رو ببینه ( برای اینکه راحت بتونیم از دست خانم جابجا شیم داریم کلا تو سینی غذا می خوریم) سریع خودشو می رسونه و به همه چی می خواد دست بزنه و البته من مادر خودمو کنترل می کنم و خیلی منعش نمیشم. سعی می کنم به سمت بعضی چیزها هدایتش کنم. دیروز هلو می خورد طوری که از دستاش کامل داشت به همه جا هلو می ریخت منم نگاه کردم و کلی خندیدم البته آنچنان می خورد که انگار خوشمزه ترین غذای عالم رو می خوره اصلا دلم نمی یومد که ازش بگیرم و البته هر چی من غذل بش میدم نمی خوره یا با کلی یازی و شعر و دالی موشی باید بدی بخوره. خوب بسته دیگه چون دیگه بیشتر اجازه نمیده که چغولیشو بکنم